یادی از پزشگان (ساوه saveh )با گویش{ سوه Saweh}استاد آقا سید ابراهیم کمال حسینی ساوجی
یادی از پزشگان (ساوه saveh )با گویش{ سوه Saweh}ا
سلام داد ممد
مُنده نباشی دادا جُن
شالا هیچ وخ دالوغیگد دُم چیپلی نشه و گالمُن و زونا هانگیری
شرافت جُن ، پیغومد ور من برسید مندهِ پسغوم هادادم باسد
ندونم واشد برسیده یا نه
اسش باسد مینوسم ،هامدم کاغد ولیو کن واسد بیاره
یادت میایه اون دورا مردم دردجار میشدن
چقد هیول و ولا میکردین و تلواس داشتین و اسکووه میزدین تا وخیزن و سرپا شن
اسش سر همین بیمیر بیمیرا بودیه کی هر خُنه ای جشرش و بچش زیاد بودیه
پی هم زایمون می کردین و میزایدن و ییکای شیر وا شیر بودیه تا
چن تا شون بزرگ شن ،به دس برسن چقدهِ شون دِِ تفریط میشدن این نیونا
وابین چقد کاراشون قایده داشتیه و سخ بودیه
مثلف
اون اتاقا وحیاط ابا رو و هاروف کنن
یه ووشی غذا حالا اوگوشتی ،آش جیوی، پتله ای ، بووری بلن رو سه پایه و سر بار
شیر هامیدوختن
سرجو برن
مرجو و بنشن پادنی کنن
سیله رو اوو پُر کنن باس حیونا
مال و قال و خرج هادن
تو سُنه آرد خمیر کنن نون درپوزن
رخت آ را هم اوو شلونی واشورن پن کنن رو رجه
الو خلجی و برگ ریزون کی میامدیه ولی هوا ایاز بوده
گندم دستاس کنن
رشته هاجین کنن باس زمستُن
رشک سر بچا را واجورن
تا قبل اونیکی هوا اور و دود شه و وشن و قیرو بیایه گنبذ آ اندو کاگل کنن
رب گیوجه هاگیرن روش روغن بیریزن بلن تو پستو پووی و شاشه نزنه
ولیوزه آ را هم انجیل خُش کنن و پیکمی کنن بلن تو بیستو
ذغالا را الی کُنن و گوله کنن باس کرسی
تو چلیوس انار ترکیده را اووش و هاگیرن باس رب و اوو انار
ناردون و بَلگه و تُرشاله و وو دُرس کُنن
اوو غوره و سرکه دِ هاگیرن
بادنجُن و پیاز ترشی و هف بیجار و لیته دُرس کنن
اسش اول پائیز این خنآ تو سووه مثدهِ کارخُنه بودیه هممچی کار میشده شوندروز
تا سال دیگه همه ی نیازشونو دُرس راستی کنن
ته تیارش دِ جم کنن بلن کنار
کوزل و هشمه را صابی کنن
خُنه رو دراندازن
بوبایامون دِ کی از کّله سحر ور می خیزدادن میزدن در تا شیو یه نون نی پیدا کنن بیارن
ببکای تو نر اوو اسدلی دُرس می کردین و شنو می کردین
یا میرتین تو بِلکه و خزینه و داروغه شنو می کردین
خوب دردجار میشدین
اُو انبار و بِلکه و خزینه پُر از کرمیگو و مریضی بودیه از باروتیگو و بِرس و زخم سیا و گری و آلپیس و سالیگو ،تربچیگی زونا و سند سلم هاگیر بریو تا تش
خوب هم یه همچی کارآ و جایا
از پا میفتادین و درد جار میشدین
سووه دِ اصل ۴ نداشت
مریض خُنه نداش
مثلف
اوو میفتاده ور سر دلشون، هم صابون و روغن زیتون ناف و میمالدین خوب شه یا ناشتا ملق میزدین
اگه گوش درد هامگیرف موخرکره میریختن ور تو گوش
یا دود سیگار و تریاک فوت میکردن ور توگوش
باروتیگو و تربچیگو و ماشرا و بابا سیل و و و هم خرسول خر ماده گزدو هامدادین
بچکای دم چیپیلی میشدین هم یه ووشی صابون تارشیده تنقیه میکردن یه ووشی روغن زیتون دِ وا می خوردین
اگه کرمیی داشتین یه حبه قند و نفتی می کردین وا می خوردن
سینه درد و گالمن و گلو درد و شیر خر و شیر سگ هامدان
اگه پروستات داشتین گزدو هامدادن هم برگ گیاه پیچی
دندیگو زنبور می گزید گِل ته سیو مشتن ور روش
سر می شکس خُن شیطونی مرهمش بوده
دست و پا می برید بیل می کردین روش
دست و پا میشکس سوخته و خاکسر استخون دس سگ مرده مشتن روش زودتر خوب شه
یادش به خیر از دکُن حاج ممد پیله ور چار گرد و مُرکورکورم هامیگیرفتیمون
از میرز اوفض طبیب و حاج مرات حب کیف و دوا هامیگیرفتیمون
مطب دکتر شفا را یادته اونیم خُنه ما بود یادش بخیر ور مردم می رسید دوا گیاهی و دارو هامداد
دادا یادت میایه سلمونی یا ور اون گوشه میدون هم دس و پا در رُفته و شکسته جا مینداختین یا گایی دِ سنتویی می کردین گایی دِ بلت بودین هم کلبتین دندون میکشدین
بچکای وا میخوندن
اوستا به دالون برسید
شفا به دندون برسید
اونا دِ باس خودشون اُرتوپد و دندان پزش بودین
یا دلاکا حاجیمت می کردین شیو عید
حنا مشتین ور دست وپا تا قوّت هاگیره
ببکای قاریق میشدین هسته قوت هامدادن فوت میکردن ور تو دماغشون
چشما سندسلوم میشد
خدا رو شکر هم شریامُن ور یه جایی برسیدین و باسه خودشون کسی شُدین
اسش اِمپور زنا را یادته
جمدسته
دُورفشون
عسگری
خدیج خانم خاکپور دِ باس زنا بودیه
هم اون سوزنا کی مثدهِ میخ طیوله بودیه ور همه فرو میکردین بد مینداختین ور تو الکل آتش میزدین جوش واخوره دوباره ور یه مریض دیگه می زدین
خدا نصیب کافر و مسلمون نکنه
ور قدیم که سووه دکتر نداشتیه دکترا غریب میامدین سووه یا عطارا کار را مینداختن دوا خونگی
اسش سووه مسا کی میشد یا اُفتو از دسته کی میروف همه یواش یواشی میرتن جا سووه خاکالو بود دکتر نیمیامدیه سووه
اکثر شر ای آیرون همین جور بودیه
چن وخته یه دکتر بیامدیه سووه هم دوربین و تلیزیون شکمتا نیگا میکنه کار بلت و اوستایه ریشه داره ادمیگه خوبیه دس بخیره هاشش میگن میران زاده
خدا خیرش هاده
الونی شکر خدا شرمُن پُر از دکتر شُدیه
یکی از یکی بیتر و کار بلت تر
خدا خیرشون هاده وا این مردم سووه می رسن
شالا کی هیچ وخ پس نمُنن
بچکایشون چراغ دلشون شه
یادم میایه یه وهله بَگُفتی اِسماشونو
ندونم یادم بموندیه یا نه
مثدهِ آقایُن
دکتر حسین بلورچی هم براراش بچا میز داود
دکتر اخلاقی
دکتر میرهاشمی
دکترعظیمی
دکتر شفا
دکتر بهنیا
دکتر شاهکار
خانم دکترسرهنگ زاده پزشک متخصص پاتولوژی همسر مهندس مجتبی امیرحسینی
دکتر حاج کیوان خوشخو ودکتر حاج محمد قربانلی خودمون یادبخیر چقدر زحمت می کشید درمکه برای حجاج
دکتر تمیزی
خانم دکتر شریف
خانم دکتر چیتگر
خانم دکتر خراطی
خانم دکتر تمیزی
دکتر اکبر امین مقدسی
خانم دکتر میر گلوبیات
خانم دکتر نجات
دکتر ذکایی
دکتر جعفری
خانم دکتر امیرحسینی
دکتر باقر شاهی
دکتر مجتهدی
دکتر طاهر احمدی
دکتر شریف نیا
دکترسعادتپور
دکترقندی
خانم دکتر زواری
خانم دکتر شعبانی
خانم دکتر مداح
دکتر فولاد
دکتر پزشکیان
دکتر طاهری
خانم دکترتوصیفیان هم بوبجونش
خانم دکترممتازی
خانم دکتر گندمکار
دکترمسعود امین مقدسی
دکتر عابدین
دکتر صفدری
دکتر متقی
خانم دکتر صفدری
دکتر اسدالهی
دکتر گارزانی
خانم دکتر زال
دکتر قربانلی
دکتر علیوردیلو
دکتر کارگر
دکتر هادی احمدی دندانپزشک
دکتر مهدی شریعتمدار دندانپزشک
دکتر عاطفه فخاریان
فوق تخصص ریه همسر دکتر اکبر مقدسی جراحی عمومی
دکتر آگاه
دکتر عماری
دکتر بیگدلی
دکتر صرصر
دکتر رضایی پور
دکتر خالصی
دکتر مدرسی
دکتر خلج مهری
دکتر توانا
دکتر زندرحیمی
دکتر زرچینی
دکتر ممتازی
دکتر جوادی
دکتر جانگداز
پرفسور علی جراحی درآمریکا
دکتر سیدمحمدحسین بشیری متخصص زنان وزایمان درتِرون هم براراش و پسر عمویاش و دختر عمویاش
دکتر سیدمحمدحسن بشیری متخصص دندانپزشکی و ترمیم صورت درآمریکا
خانم دکتر گیتا بشیری متخصص زنان وزایمون درسووه وترون
دکتر سیدعلی بشیری متخصص چش درقم
این بشیریا از ایل و تبار اصیل سووه اند
برارا و پسر عمویا استاد سید مصطفی بشیری شاعر بزرگه شرمون
خانم دکتر مدرسی
خانم دکتر معزز
خانم دکتر ارغوان کمال حسینی
خانم دکتر محلوجی
دکتر مدرسی دندانپزشکی
دکتر علی جراحی زاده
خانم دکتر هاشمی
دکتر خالصی
دکتر فیاضی
دکتر بهنام
دکتر پیله ور: دکتر متقی دارو ساز
دکتر خلیلی دارو ساز
دکتر آذر پاکدامن ساوجی روان شناس
دکتر نیوشا بهشته روان شناس
خانم دکتر ملیکا کتابدار
دکترحسین مروج ودوتادخترشومتخصص دندانپزشکی
دکترلطفعلی مروج صالحی متخصص پاتولوژی وخانمش دکتردادخواه متخصص زنان وبردش
خانم دکتر توصیفیان دندانپزشکی
سلام استاد نام دکتر نادره معماریان استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران
🌹🌹🌹🌹🌹دروود .تا چند ماه پیش میرفتم تهران و پدرم رو برای مشکل چشمشون میبردم فارابی و میاوردم اشتباها وارد قسمتی شدم دیوارهای اون عکسهای اساتید چشم پزشکی کشور از قدیم تا به امروز مثل یک موزه گذاشته شده بود .من فکر میکنم قسمتهای روابط عمومی نظام پزشکی بد نیست کتابچه ای تهیه کنند و تاریخ پزشکی در شهر رو از قدیم تا به امروز تهیه کنند .حتی پزشکان تجربی رو در آرشیو بیارن .مثل علی خان که در احمد آباد بود وشکسته بندی میکرد .
خیلی دیگه دِ هیه
تازه دکتر تجربی دِ داشتیمون
حاج اق حسین مستقیم هم ببش آق کمال دندون پزشک
اقا معزز دندون پزشک
اقا رحمانی دندون پزشک
اقا ممتحن دندون پزشک
آبجی طوطی خانم دکتر تجربی حاجیمت بودیه باس زنا
عالیه خانم و بتول خانم دکتر تجربی زایمون بودین
لیلا خانم قاریق می گیرُفت
دادا اسماشونو اگه کم بَگفتی یم خودت بنوس
شالا خدا اونا کی بمردین رحمتشون کنه اونا دِ کی هین و بموندین نیگاردار شونا باس همه و ما سووه ای ها
بخدا باعث افتخاره باس شر سووه
داد ممد شالا کی دس ور تو خاکسر کنی اشرفی دراری یادم بنداختی اینا رو
خدا نگهدار
یادی از پزشگان (ساوه saveh )با گویش{ سوه Saweh}استاد آقا سید ابراهیم کمال حسینی ساوجی ادامه دارد........
https://www.aparat.com/v/j10gbsu
https://www.aparat.com/v/f4272v8
http://قصه گویش ساوه ای شماره2
مرآت الاطباء ساوجی
پسر وپدر میرزا محمود حکیم ، و میرزا علی حکیم ساوجی (مرات)
افتخار فامیل ساوه در کشور وجهان
مرآت الاطباء ساوجی
میرزا محمود ساوجی ملقب به مرات الا طباء فرزند میرزا علی طبیب فرزند میرزا موسی ساوجی از جمله پزشکان ساوه بوده است . وی تحصیلات خود رادر بیست وپنج سال قبل از اینکه در مدرسه دارالفنون در نزد آقای دکتر خلیل
خان اعلم ادوله نموده وطب ایرانی را هم در نزد آقا میزپرزا محمد خلیل رزندی که طبیب توپخانه بوده تحصیل کرده وتقربیا بیست سال که مشغول طبابت هستند واز ادارات حکومتی ومالیه وعدلیه مراسلاتی دارند که دلیل بر مجرب
بودن ایشان می باشدواز قرارتقریر خودشان از طرف دولت بعداز امتحانات که درمدرسه داده انداند. سالی سی تومان هم حقوق دیوانی به توسط لقمان الدوله داده شده وفرمان آنحاضر نیست ودر تهران است ءحالیه هم درساوه مشغول معالجه می باشد
مرآت الاطبا ء وفرزندی داشته به نام میرزا علی مرآت که درحال حاضر .هر دوی آنها یکی پس از دیگری به رحمت ایزدی واصل شده اند و هردو در صحن نو حضرت معصومه علیه السلام دفن گردیده اند.
تاریخ فوت میرزا علی مرات 1335 (ه.ش) 1
- نقل از صفحه (210) کتاب اسناد ساوه نگارش آقای غلامرضا جوادی واطلاعات بعضی از بازماندگان آنان
- نقل از کتاب فریختگان ساوه مولف دکتر ابوالقاسم فخاریان
تهیه کننده / مهندس محمد شرافت هفتم اردیبهشت 1397